نور الحقایق(منتقل شد)

www.no-write.blogsky.com

www.no-write.blogsky.com

نور الحقایق(منتقل شد)

این وبلاگ به آدرس زیر منتقل شده است...


www.no-write.blogsky.com



طبقه بندی موضوعی

پاسخ به 5 شبهه پیرامون زید بن علی(ع) + مختصر زندگانی

پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۰۰ ق.ظ

در طول اعصار مختلف تاریخ ، شخصیت های تاریخی که در مورد زندگانی شان ابهاماتی وجود دارد همواره مورد سوء استفاده ی برخی افراد قرار می گیرند. به طوری که گاهاً این سوء استفاده ها جنبه های سیاسی و مادی هم پیدا می کنند و در مواردی باعث ایجادی مشکلاتی عقیدتی و دینی میشوند.

یکی از این شخصیت های تاریخی زید پسر امام سجاد(ع) است که همگان با نام زید بن علی او را می شناسند. وی اولین سید علوی بود که علیه بنی امیه قیام کرد و زمینه فروپاشی این خاندان ملعون را فراهم آورد. در مورد او شبهات بسیاری ساخته و پرداخته شده است از جمله این که قیام او مورد تایید امام معصوم زمانش نبوده و یا اینکه وی مدعی امامت بوده و از امام عصر خویش متابعت نمی نموده است.

از جمله ی کسانی که زید بن علی(ع) را دستمایه ی خیانت های دینی خویش قرار داده حسن اللهیاری مدیر و مجری شبکه ی اهل بیت(ع) است ، او علاوه بر استناد به مطالبی همچون ادعای امامت زید و نافرمانی وی از امام صادق(ع) ، وی را کافر خوانده و بدین ترتیب مدعی می شود که تمامی قیام هایی که توسط غیر معصومین انجام شده باطل است چرا که بیشتر قیام کنندگان در مسیر حق حرکت نمی کردند و یا ادعای امامت داشتند و یا ادعای نبوت و یا خواستار حاکمیت بودند.

در این نوشته سعی داریم به بررسی و پاسخ به 5 شبهه و ابهام پیرامون این شخصیت تاریخی معاصر با امام باقر و امام صادق(ع) بپردازیم و در های سوء استفاده از ایشان را به اذن الله ببندیم.

 

بررسی اجمالی زندگانی زید بن علی(ع)

زید بن علی بن حسین بن علی بن ابیطالب(ع) در سال 79 یا 78 هجری به دنیا آمد.(قاموس الرجال ج4 ص471) همان طور که از نسب ایشان پیداست وی پسر امام سجاد(ع) و نوه ی سید الشهدا امام حسین(ع) می باشد  و نیز وی عموی امام صادق(ع) و برادر امام باقر(ع) هستند.

زید اولین سید علوی بود (از غیر معصومین) که علیه خلافت نامشروع بنی امیه دست به قیام مسلحانه زد و در این راه جان خود را فدا کرد و زمینه ی سقوط آن را فراهم کرد. از القاب او لحیف القرآن (هم پیمان با قرآن ) ، زید الشهید و زید الازیاد است. (الشجرة المبارکة ص127 ، لباب الانساب ج1 ص 407 – نورالابصار ص178 – زید بن علی(ع) ص14)

زید فرزندی به نام یحیی داشت که پس از شهادتش رهبری قیام را بر عهده گرفت و او نیز در این راه به شهادت رسید. (برای مطالعه ی قیام یحیی بن زید نگاه کنید به قیام یحیی بن زید نوشته ی محمد باقر بحرالعلوم )

زید در تاریخ و منابع تاریخ اسلامی فردی ست متقی و عالم و پارسا ، مجاهد و مفسر و محدث و معلم ، دارای کلامی شیوا و بیانی محکم همانند امیرالمومنین علی بن ابی طالب(ع). ( المواعظ و الاعتبار بذکر الخطط و الآثار ج2 ص436 - تاریخ یعقوبی ج2 ص 225 )

کتاب هایی همچون مجموع الفقهی و غریب القرآن تالیف زید بن علی ست و این خود نشان از مقام علمی بارز  ایشان است , البته کتب دیگری نیز به ایشان نسبت داده شده که از ذکر نام آنان در این نوشته خودداری می کنیم.

همانطور که اشاره کردیم قیام زید علیه بنی امیه یکی از برجسته ترین قیام های تاریخ اسلام است که مورد توجه بسیاری از مورخان قرار گرفته است ، این قیام بنا بر دلایلی مانند امر به معروف و نهی از منکر و ... انجام شد اما متاسفانه به سر انجام نرسید و زید پس از دو روز از آغاز قیام با برخورد تیری به پیشانی اش به ملاقات حق نایل شد. یاران او برای جلوگیری از هتک حرمت جسدش ، آن را در وسط جوی آبی دفن کردند اما امویان آن را یافتند و جسد را بر دار آویختند و سرش را در شهر چرخاندند و سرانجام نیز جسد را سوزاندند. (مقاتل الطالبیین ص 142 – ارشاد القلوب ج2 ص 169)

*****

شبهات :

1- چرا زید به نهی امام باقر(ع) و امام صادق(ع) از قیام او علیه بنی امیه توجهی نکرد؟

موضوع عدم فرمانپذیری زید از ائمه ی معصوم عصر خویش یکی از مهم ترین و اصلی ترین شبهات در مورد ایشان است . مورخان در این مورد مطالب بسیاری انگاشتند و برخی در صدد مواجه و برخی در صدد توجیه این امر بر آمدند.

در برخی روایات آمده است که امام صادق(ع) و امام باقر(ع) زید را از قیام بر علیه امویان ( هشام بن عبدالملک ) نهی کرده اند ، اما سر انجام زید بر خلیفه وقت خروج کرد و شمشیر قیام بر دست گرفت.

برای مثال در گزارش تاریخی از دیدار یحیی پسر زید بن علی با متوکل آمده است که :

یحیی گفت : عمویم محمد بن علی(ع) – امام باقر(ع) پدرم را به ترک خروج امر می فرمود و او را آگاه نموده بود که اگر خروج کند و از مدینه خارج شود ، عاقبت امر او به کجا خواهد کشید. (به نقل از امام شناسی ج15 ص 183)

و نیز در بحار آمده است که :

چون زید بن علی عازم بر خروج شد (قصد آن را در سر پروراند) حضرت باقر(ع) به او گفتند : ای زید ، همانا مثل قیام کننده از اهل این بیت قبل از قیام قائمشان مثل جوجه ای ست که قبل از آنکه دو بال آن محکم و استوار گردد از آشیانه خود برخیزد و بیرون شود. چون این عمل را انجام دهد فرو می افتد و کودکان آن را می گیرند و با آن بازی می کنند. (بحار الانوار  ج46 ص263 – مناقب ابن آشوب ج4ص188)

همچنین امام صادق(ع) و پدر بزرگوارشان بار ها پیشگویی کرده بودند که اگر زید خروج کند کشته می شود و بر کناسه کوفه به دار آویخته می شود. برای مثال :

محمد بن ابو حازم می گوید : نزد امام باقر(ع) بودیم که زید بن علی از آنجا گذشت. حضرت فرمود : به خدا قسم او در کوفه خروج می کند و کشته می شود و سرش را در شهر می گردانند و سپس می آوردند بر بالای نیزه می کنند. راوی میگوید : در آن موقع این سخن را شنیدم و بعد از آن با چشمهایم دیدم که زید قیام کرد و کشته شد و چیزی نگذشت که دیدم سرش را در شهر می گردانند و بعد از آن آوردند و در همان جا که امام اشاره کرده بود نصب کردند و از این پیشگویی امام شگفت زده شدم! (جلوه های اعجاز معصومین (ع) ص 218)

امام صادق(ع) نیز در مورد قیام زید به او فرمودند :

عمو جان اگر می خواهی کشته شوی و به دار آویخته شوی این کار را انجام بده. (عیون الاخبار الرضا ج 1 ص 518)

همچنین :

معمر می گوید : روزی نزد امام صادق(ع در مسجد نشسته بودم که زید بن علی(ع) وارد شد و چارچوب در را رگفت ، حضرت به او فرمود : عمو جان تو را به خدا می سپارم تو در کناسه به دار آویخته خواهی شد...حضرت ادامه داد : پدرم نقل فرمود که جدم چنین فرمود : از فرزندانش مردی به نام زید خروج خواهد کرد که در کوفه کشته می شود و در کناسه به دار آویخته می شود(عیون اخبار الرضا ج1 ص 519)

و نیز از امام سجاد(ع) نیز مشابه این مطلب نقل شده :

ابوحمزه ثمالی میگوید : من هر سال به ملاقات حضرت امام سجاد(ع) می رفتم ، یک سال در موسم حج به دیدار ایشان رفتم ، طفلی را دیدم که در دامن حضرت نشسته بود ، آن طفل برخواست تا بیرون رفت ، ناگهان زمین خورد و سرش زخمی شد ، امام برخواستند و خون را از سر طفل پاک کردند و فرمودند : ای فرزندم ، تو را پناه می دهم به خدا از اینکه در کناسه تو را بر دار بکشند . ابوحمزه می گوید : عرض کردم فدایت شوم کدام کناسه ؟ فرمود : کناسه کوفه . گفتم : آیا براستی این اتفاق خواهد افتاد؟ فرمود : بلی ، به خدایی که محمد را به پیامبری برگزید قسم که اگر بعد از من زنده باشی خواهی دید که او را در نواحی کوفه خواهند کشت و دفن خواهند کرد و قبرش را خواهند شکافت و بیرون خواهند آورد و برهنه بر دار خواهند کشید و سپس جسد را خواهند سوزانید و خاکسترش را به باد خواهند سپرد. گفتم : نام این پسر چیست؟ فرمود : این پسر من است ؛ زید . سپس اشک از دیده های حضرت جاری شد. (فرحة الغری ترجمه علامه مجلسی ص 123)

نهی امامان باقر و صادق(ع) از قیام زید علیه بنی امیه و پیش بینی سرنوشت او در صورت خروج در ظاهر بیان گر این موضوع است که زید نباید قیام می کرد و می بایست از فرمان امام عصر خویش اطاعت می کرد. اما نکته ای که در باطن این موضوع گنجانده شده این است که جهاد و قیام علیه ستمگر از  واجبات دین است و در قرآن نیز بار ها به آن دستور داده شده(جهاد فی سبیل الله – در راه خدا تک تک و دو به دو قیام کنید) و اگر ائمه ای مانند امام باقر و امام صادق(ع) زید را جهاد نهی کرده اند نه امری دینی بوده بلکه نهی ای دلسوزانه و از روی تحرم بوده است. چرا که ائمه می دانستند که این قیام به سرانجام نمی رسد و سرانجامش کشته شدن عالمی دینی مانند زید است و از آنجا که مقام علمی و معنوی زید در آن روزگار بسیار اعلاء بود ، این نهی شاید به خاطر حفظ ایشان و استفاده شیعیان اهل بیت از علم و معنویت ایشان نیز بود.

برخی گمان می کنند که نهی امام صادق و امام باقر (ع) بدین خاطر بود که قیام غیر معصوم جایز نیست و یا حکومت بنی امیه نباید سقوط می کرد ، این دو دیدگاه که از دو جریان افراطی تشیع لندنی و وهابیت نشات می گیرد  چنان سخیف اند که نیازی به پرداختن به آن نیست. در رد این ادعاها همین بس که اگر قیام غیر معصوم جایز نبوده و نیست ، پس قیام مختار علیه یزید و یزیدیان باطل است و جایز نبوده است و از آنجا که امام معصوم زمان مختار یعنی امام سجاد(ع) توانایی خروج و مجازات دنیوی قاتلان حسین بن علی(ع) را نداشته ، پس هیچ گاه نباید یزید و یزیدیان و افرادی مانند شمر و عمر بن سعد  و حرمله و ابن مرجانه در این دنیا به سزای اعمالشان می رسیدند.

دلیلی دیگر نیز برخی مورخان برای این نهی امام صادق(ع) ذکر کرده اند و آن این است که نهی و عدم همراهی ایشان با قیام زید جنبه ی تاکتیکی داشته است و قصد امام این بود که حکومت وقت نسبت به امام و نهضت وی حساس نشود و ایشان با عدم همراهی خود باعث عدم جلب توجه حکومت نسبت به خود و فعالیت هایشان شدند.

شاید هم ایشان نمی خواستند که مبادا زید باعث این جلب توجه شود و یک دلیل دیگر هم از نهی همین مورد بود! والله اعلم

گویند امام صادق(ع) مخالف این قیام بوده وگرنه زید را از آن نهی نمی کرد ، باید بگوییم که اگر ایشان قیام زید را جایز نمی دانستند پس چرا فرمودند : وای به حال کسی که فریاد او را بشنود و او را یاری نکند(عیون الاخبار الرضا ج 1 ص 518) ، پس چرا در شهادت وی گریستند و فرمودند : خداوند عمویم را بیامرزد ، او شهیدی ست همچون شهدایی که در رکاب رسول خدا (ص) و علی و حسن و حسین(ع) شهید شدند. ( عیون الاخبار الرضا ج1 ص522) این ها به خوبی نشان می دهد که نهی امام به خاطر ترحم و تقیه و تاکتیک بوده است.

 

2- آیا زید بن علی(ع) از امام عصر خویش تبعیت نمی کرده است؟  

قیام زید با وجود نهی ائمه ( که آن هم از روی ترحم و تقیه و ... بود) بهانه خوبی دست برخی نا آگاهان و برخی مریض دلان تاریخ نگار داد تا در مورد زید بگویند که او از امامان عصر خویش اطاعت و تبعیت نمی کرده است و نیز برخی گفته اند که او اصلا خود را امام می پنداشته و به همین دلیل به نهی امام باقر و امام صادق(ع) توجهی نکرده است . (زیدیه معتقد به امامت وی به عنوان امام پنجم است)

در رد این اتهام همین بس که تمامی انگیزه ها و دلایل زید برای قیام علیه هشام بن عبدالملک ( خلیفه اموی وقت) در راستای اهداف اهل بیت و اسلام بوده است و از کسی که مدعبی دروغین امامت است بعید است که چنین دلایلی برای قیام داشته باشد.

برای مثال در ریاض السالکین آمده است که زید نزد هشام رفت و هشام به او گفت : تو ادعای خلافت داری در حالی که کنیز زاده ای. زید نیز جواب کوبنده ای به او داد و در این هنگام هشام که تحقیر شده بود به برادر زید ، حضرت باقر(ع) توهین کرد و وی را (نعوذ بالله) گاو نامید ، زید بسیار خشمگین شد و چهره اش سرخ گردید و گفت : رسول الله(ص) وی را شکافنده علم نامید و تو او را گاو میخوانی، چه قدر معیار ختلاف شما بسیار است. تو در دنیا با برادرم باقر مخالفت داری و در آخرت نیز همینگونه خواهد بود بنابراین او به بهشت می رود و جای تو در آتش است. (ریاض السالکین ج1 ص73 به نقل از امام شناسی ج15 ص273)

چند روز پس از این رویداد زید خروج کرد و این اتفاق به خشم وی را از امویان افزوده بود.

و نیز آمده که هنگامی که در میدان جنگ از زید در مورد امام صادق(ع) سوال کردند ، گفت : جعفر امام ماست در حرام و حلال (عمدة الطالب به نقل از امام شناسی ج15 ص253)

موارد بالا نشان می دهد که زید امام صادق(ع) را قبول داشته و خود را امام نمی دانسته است  و عدم تبعیت او از ائمه عصر خویش نشات گرفته از برداشت سطحی برخی تاریخ نگاران از رویداد های اتفاق افتاده بین ایشان و امام صادق(ع) است.

 

3- چرا زید در مورد قیامش از امام صادق(ع) اجازه نگرفت؟

همانطور که عرض کردیم قیام زید مورد تایید غیر مستقیم امام صادق(ع) بوده است و برای این مطلب نیز دلایل و قرائن کافی موجود است . علت نهی امام صادق(ع) از قیام را نیز بیان کردیم و روشن شد که ظاهر تاریخ همیشه بیان گر حقایق تاریخی نیست.

علاوه بر تمامی این ها خوب است به روایتی رجوع کنیم که پاسخ سوالمان در آن است :

امام رضا(ع) در پاسخ به مامون عباسی در مورد زید(ع) می فرمایند : از پدرم موسی بن جعفر شنیدم که می فرمود : پدرم جعفر بن محمد فرمود : خداوند عمویم زید را رحمت کند ، زیرا او مردم را به رضا از آل محمد دعوت می کرد و اگر پیروز می شد ، به آنچه مردم را بدان دعوت می کرد ، وفا می نمود و با من در مورد قیامش مشورت نمود. (عیون الاخبار الرضا ج 1 ص 518)

بنابر این ، این ادعا که زید در قیامش از امام معصوم اجازه نگرفته و یا با او مشورت ننموده ادعایی باطل و از روی جهل یا عناد است. ضمنا فرمایشات امام صادق(ع) پس از شهادت زید(ع) نشان این موضوع است که قیام زید کاملا در راه خداوند بوده است و در کاری خیر و البته واجب مانند جهاد نیازی به اذن امام نیست  و اگر می بینیم که زید با امام خویش در این باره مشورت کرده است نشان از اوج ایمان وی به امامت صادق آل محمد(ص) و احترام مضاعف ایشان به امام بود.

 

4- آیا زید به دنبال خلافت بود و مردم را به سمت خود فرا می خواند؟  

این نیز تهمتی دیگر به زید الازیاد شهید است ، این ادعا از زبان همان افرادی که معتقدند زید ادعای امامت داشت ، جاری شده و از اساس و پایه کذب است.

در این مورد به همان حدیث موجود در عیون الاخبار الرضا(ع) مراجعه می کنیم (الحق که حدیث مبین و روشنگری ست) :

امام رضا از پدرشان و ایشان از جعفر بن محمد(ع) نقل می کند که : ...خداوند عمویم زید را رحمت کند ، زیرا او مردم را به رضا از آل محمد دعوت می کرد و اگر پیروز می شد ، به آنچه مردم را بدان دعوت می کرد ، وفا می نمود... (عیون الاخبار الرضا ج 1 ص 518)

و نیز در همین روایت زمانی که مامون در مورد ادعای امامت زید می پرسد ، علی بن موسی الرضا(ع) می فرمایند : ... عمویم زید متقی تر از آن بود که ادعای امامت کند ، او می گفت : شما را به شخصی مرضی و پسندیده از آل محمد دعوت می کنم... (عیون الاخبار الرضا ج 1 ص 518)

و نیز از یحیی بن زید(ع) نقل شده است که گفت : پدرم مردم را به رضا آل محمد(ص) فرا می خواند. ( رضا آل محمد(ص) = یک نفر مورد رضایت آل پیامبر(ص) = امام معصوم هر عصر ) ( مروج الذهب ج 3 ص334  و کتاب قیام یحیی بن زید ص 69)

البته موضوع بیعت جدای از این مبحث است ، از بیعت دو برداشت می توان کرد ، یکی بیعتی ست تاکتیکی که همان پیمان جنگی ست و بیعت زید با مردم کوفه قبل از قیام همینطور است. و برداشت دیگر بیعتی ست که یک شخص از مردم برای امام عصر می گیرد مانند بیعتی که مسلم بن عقیل به جهت آن وارد کوفه شد.

بنابراین وقتی شواهد تاریخی بیانگر دعوت مردم توسط زید به رضا آل محمد است ، نمی توان بیعت تاکتیکی او را متضاد با دعوتش تصور کرد.

 

5- آیا زید ادعای امامت داشت؟

ادعای امامت زید بن علی(ع) که مورد تایید جماعت زیدیه است از مهم ترین مباحث پیرامون ایشان است. منشأ اصلی این مطلب یکی دو روایت ضعیف السند است که گاها به خاطر مقاصدی غیر دینی مورد استناد افرادی مانند حسن اللهیاری قرار می گیرد.

از جمله ی این روایات ، نقلی ست که در کتاب عیون الاخبار آمده است و جالب آن است که خود شیخ صدوق در انتهای آن سندیت نداشتن آن را ذکر می کند ، با هم روایت را مرور می کنیم :

روایت کرد برای ما محمد بن ابراهیم بن اسحق الطالقانی (رض) از حسین بن اسماعیل از ابو عمرو سعید بن محمد بن نصر القطان از عبیدالله بن محمد السلمی از محمد بن عبد الرحیم از محمد بن سعید بن محمد از عباس بن ابی عمرو از صدقة بن ابی موسی ، از ابونضرة که گفت : زمانی که وفات امام باقر (ع) فرا رسید ، حضرت در حال احتضار بودند فرزند خود حضرت صادق(ع) را فرا خواندند تا به ایشان وصیت کنند ، زید بن علی (ع) برادر امام باقر(ع) گفت : اگر در مورد من به روش حسن و حسین(ع) رفتار می کردی به گمانم کار بدی نبود. ( یعنی بعد از خود مرا  میکردی ، همانطور که پس از امام حسن(ع) ، امام حسین(ع) به امامت رسیدند.) حضرت فرمودند : ای ابوالحسن ، امانات الهی از روی قیاس کردن و تشبیه نمودن افراد به یکدیگر صورت نمی گیرد و اوامر او بستگی به شبهات ها ندارد ، این ها مسائلی ست که تا قبل از میلاد حجج الهی ائمه (ع) مشخص شده است ، سپس جابر بن عبدالله را فرا خواندند و به او فرمودند : درباره ی صحیفه ای که خود دیدی ، برای ما صحبت کن. جابر عرض کرد : به روی چشم . روزی برای عرض تبریک تولد امام حسین(ع) خدمت حضرت زهرا(س) رفتم ، در دست ایشان صحیفه ای سفید و درخشان از مروارید بود ، عرض کردم : ای سرور همه ی زنان ! این صحیفه ای که نزد شما می بینم چیست ؟ فرمودند : اسامی ائمه – که از فرزندان من خواهند بود – در آن است ، عرض کردم : آن را به من بدهید تا در آن بنگرم. فرمودند : ای جابر اگر از این کار نهی نشده بود حتما آن را به دستت می دادم ، اما نهی شده که غیر از پیغمبر و وصی پیغمبر و اهل بیت پیغمبر کسی به آن دست بزند. اما تو اجازه داری از روی آن ، درون آن را ببینی.... (عیون اخبار الرضا ج 1 ص 75)

در ادامه روایت جابر نام 14 معصوم به همراه کنیه و نام پدر و مادر را در صحیفه مشاهده می کند.

شیخ صدوق پس از ذکر این روایت نکاتی را بیان می کند که شرح آن به صورت زیر است :

  1. برخی روات این حدیث مجهول و ناشناخته اند ، مانند ابونضرة ، صدقة بن ابی موسی ، عباس بن ابی عمرو ، محمد بن سعید بن محمد و محمد بن عبدالرحیم

  2. این حدیث که به حدیث لوح معروف است ، به گونه ای دیگر نیز نقل شده که مغایر با این نوع نقل است. در این حدیث حضرت زهرا(س) فرمودند : نهی شده که کسی غیر از پیغمبر و وصی پیغمبر و اهل بیت پیغمبر به صحیفه دست بزند  ، اما در نقلی دیگر آمده که جابر برای امام باقر(ع) نقل کرد : پس مادرت فاطمه آن را به من داد و من آن را خواندم و نسخه برداری کردم. این دو مطلب کاملا با هم مغایرند و نیاز به توجیه دارد.

  3. مورخان و شرح حال نویسان نوشته اند که جابر در سال 78 هجری در مدینه وفات کرد و برخی نیز سال 73 ، برخی 74 و برخی 77 ذکر نموده اند و بالجمله همگی اتفاق دارند بر این که جابر قبل از سال 80 هجری وفات نموده حال آن که وفات امام باقر(ع) در سال 114 و به قولی 116 هجری بوده است ، پس چگونه در وقت احتضار و فوت امام باقر(ع) به حضور ایشان مشرف شده است؟بلکه جابر 16 سال و به قولی 20 سال قبل از شهادت امام سجاد وفات نموده است ، زیرا شهادت حضرت سجاد (ع) سال 94 و یا 95 هجری بوده است.

  4. در روایت ذکر شده ، نام مبارک امام زمان(عج) صراحتا برده می شود حال آنکه از نظر من ( شیخ صدوق) این کار جایز نیست . (عیون اخبار الرضا ج 1 ص 78)

*****

به جرات میتوان گفت که عموم شبهات پیرامون جناب زید با سوء نیات دنیوی طرح میشوند ، در واقع دست هایی در پشت پرده اصرار دارند تا با تمسک به این شبهات در صدد رد قیام غیر معصومین و تشکیل حکومت دینی از منظر دینی و مذهبی بر آیند ، چنانچه دیدیم حسن اللهیاری دقیقا از همین شیوه استفاده کرده و می کند.

 

پایان /

۹۴/۰۲/۰۳
مجتبی .م

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">