نور الحقایق(منتقل شد)

www.no-write.blogsky.com

www.no-write.blogsky.com

نور الحقایق(منتقل شد)

این وبلاگ به آدرس زیر منتقل شده است...


www.no-write.blogsky.com



طبقه بندی موضوعی

چرا شیعه حسبنا کتاب الله را قبول ندارد؟

پنجشنبه, ۳ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۰۰ ب.ظ

باور به امامت در تشیع نقطه تمایز این مذهب با سایر مذاهب اسلامی و ادیان ابراهیمی ست. در باب اثبات تئوریک این عقیده ی آسمانی کتب و مقالات بسیاری نگاشته شده و بحث ها و مناظرات متعددی نیز روی داده است ، آنچه میخواهیم در این مطلب بدان بپردازیم بررسی موضوع کتاب الله بدون ولایت است و اینکه آیا این بدون هم موجب هدایت بشر خواهند شد یا خیر؟

پیامبر عظیم الشأن اسلام(ص) در حدیث ثقلین فرمودند که : من پس از خودم دو چیز گرانبها را نزد شما باقی میگذارم ، کتاب الله و اهل بیت(ع). این دو هرگز از یکدیگر جدا نمى شوند تا سر حوض کوثر بر من وارد شوند. ( صحیح ترمذی ج5 ص662 ) 

بنا بر این حدیث صحیح که تواتر آن در هم منابع شیعی ست و هم در منابع اهل سنت ، کتاب الله و اهل بیت(ع) دو یادگار گرانبهای رسول الله برای امت اسلامی ست. یادگارهایی که از هم جدا نمی شوند و از آنجایی که پیامبر خدا(ص) آنان را تایید نموده ، موجب هدایت امت نیز هستند.

با وجود این تصریح رسول الله(ص) تاریخ شهادت می دهد که یکی از صحابه ی پیامبر خدا(ص) هنگامی که آن حضرت قلم و کاغدی خواستند تا چیزی بنویسند که امت پس از وی دچار گمراهی نشوند ،  با کمال وقاحت گفت : همانا این مرد هذیان می گوید ، کتاب الله ما را بس است. (صحیح بخارى، کتاب العلم، باب 39 ح 4 - صحیح مسلم ، کتاب الوصیة ، باب6 ، ح 6)

اینکه این فرد که اکنون مورد احترام اهل سنت است ، سخن زشت و زننده ای در مورد رسول الله(ص) گفته و به ایشان بی احترامی کرده بحثی جداست ، آنچه باید بدان توجه کرد واکنش اوست ، چرا او در مقابل درخواست رسول الله مبنی بر تهیه قلم و کاغذ ، گفت : کتاب خدا ما را بس است؟ از کجا میدانست که پیامبر چه چیز را میخواهد مکتوب کند؟ آیا غیر از این است که او از قصد پیامبر برای مکتوب کردن حق جانشینی اهل بیت(ع) آگاه بود؟ 

آن روز ها گذشت و امروز پس از گذشت 1400 سال از آن لحظات باید به این موضوع بپردازیم که آیا کتاب الله بدون ولایت موجب هدایت میشود؟ قرآن در این باره چه می گوید؟

سوره ی اعراف از آیه 103 به بعد داستان حضرت موسی(ع) و قوم بنی اسرائیل را بیان میکند . آیه ی 142 سوره ی  اعراف اشاره دارد به این که خداوند موسی(ع) را به کوه طور فراخواند تا 30 شب عبادت کند و خداوند تورات را بر او نازل کند،موسی(ع) برادرش هارون(ع) خلیفه و جانشین پس از خود قرار داد و سرپرستی قوم را به او واگذار کرد و او را سفارش کرد که امور قوم را اصلاح کند آنگاه به سوی کوه طور رفت.

و با موسى سى شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب دیگر تمام کردیم تا آنکه وقت معین پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسى  به برادرش هارون گفت در میان قوم من جانشینم باش و [کار آنان را] اصلاح کن و راه فسادگران را پیروى مکن. ﴿اعراف 142﴾

پس از آنکه موسی(ع) پس از 40 روز به همراه الواح تورات به نزد قومش بازگشت ، آنان را در گمراهی دید و مشاهده کرد که به پرستش گوساله ی سامری روی آورده اند. حضرت موسی کلیم الله(ع) پس از مشاهده آن اوضاع خشمگین شد ، به گواهی قرآن الواح را بر زمین کوبید و برادرش هارون را مورد موآخذه قرار داد چرا که او را جانشین خود در میان قوم قرار داده بود.

و چون موسى خشمناک و اندوهگین به سوى قوم خود بازگشت گفت پس از من چه بد جانشینى براى من بودید آیا بر فرمان پروردگارتان پیشى گرفتید و الواح را افکند و [موى یا ریش] برادرش را گرفت و او را به طرف خود کشید. [هارون ] گفت اى فرزند مادرم این قوم مرا ناتوان یافتند و چیزى نمانده بود که مرا بکشند پس مرا دشمن‏ شاد مکن و مرا در شمار گروه ستمکاران قرار مده.﴿اعراف 150﴾

سوالاتی که پیش می آید : 1- چرا حضرت موسی(ع) پیامبر خداوند تورات که کلام خداوند بود را زمین زد؟ 2- آیا او دچار معصیت شده است؟ 3- پیام خداوند به مسلمانان از اشاره به این ماجرا در قرآن چیست؟

جالب آن است که در صدر اسلامی ماجرایی مشابه این موضوع روی داد ، ماجرایی که یک سر آن علی بن ابی طالب(ع) بود.

امیرالمومنین علی(ع) پس از به خلافت رسیدن در کوفه جنگ های تحمیلی و داخلی بسیاری را تجربه کردند،جنگ صفین یکی از مهم ترین آنها بود که فتنه ی حکمیت در آن رخ داد. این جنگ که بین امیرالمومنین علی(ع) و معاویة بن ابوسفیان درگرفته بود با پیروزی حتمی امیرالمومنین(ع) در حال پیگیری بود که فتنه ی حکمیت عمروعاص آن را تبدیل به شکست بزرگ مسلمانان کرد. ده ضربه شمشیر تا هلاکت سپاه معاویه و برچیده شدن بساط شیطان مانده بود ، به طوری که معاویه آماده فرار شده بود؛ عمرو عاص نیرنگی اندیشید و گفت: باید قرآن ها را بر سر نیزه ها کنیم و آنان را نشان سپاه علی(ع) دهیم و بگوییم که بیایید قرآن بین ما و شما حکم کند. 

این کار امویان سپاه علی(ع) که در حال پیروزی بودند را سخت متزلزل کرد،به طوری که عده ای از جنگیدن دست برداشتند و پیشنهاد امویان را پذیرفتند،علی بن ابی طالب(ع) خطاب به سپاه خویش فرمود: تا پیش از این من آنان را دعوت به قرآن کردم اما آنان نپذیرفتند ، با آنان بجنگید که چیزی تا پیروزی نمانده است ، فتنه گمراهتان نسازد ، قرآن ناطق منم ، به مشتی جوهر بین دو جلد شمشیر بزنید. به قرآن روی نیزه ها شمشیر بزنید که قرآن ناطق منم.

 

سپاه علی(ع) بازایستادند و گفتند: یا علی...چه حرفها میزنی؟ با قرآن بجنگیم؟ تا پیش از این تو را انسان خوبی میپنداشتیم اما حال تو را شناختیم...بگویید: مالک برگردد. علی(ع) که دیدند چاره ای نیست فرمان بازگشت را به مالک اشتر پیغام دادند، مالک پیغام داد: که اندکی فرصت دهید..تا شکست دشمن چیزی نمانده... سپاهیان مخالف علی(ع) گفتند: بگویید برگردد وگرنه تو را میکشیم همانگونه که عثمان را کشتیم. علی(ع) نیز به مالک پیغام دادند: اگر میخواهی علی را زنده ببینی بازگرد.( الامامه و السیاسه, ج 1 ص 147 - تاریخ یعقوبی ج 2 ص 88 - فروغ ولایت، ص 641 تا 644 - وقعه صفین، ص 489 تا 490 - تاریخ طبری، ج 3، ص 38 - شرح نهج البلاغه، ابن ابی حدید، ج 2 - مروج الذهب، ج 2، ص 48 )

 

موسی(ع) تورات را بر زمین افکند و علی(ع) دستور به شمشیر زدن به قرآن کرد ، چه شبهاتی بین این دو ماجرا ست؟ دلیل این اقدامات چه بود؟

تورات بدون ولایت هارون بنی اسرائیل را هدایت نکرد و قرآن بدون ولایت نیز همان گونه موجب هدایت امت اسلامی نخواهد شد. مادامی که اکثریت مسلمانان کتاب الله را بدون ولایت بخواهند و حسبنا کتاب الله را بیشتر از آیه ی صریح قرآن قبول داشته باشند ، جهان اسلام از فتنه هایی مانند وهابیت و سلفی گری عبور نخواهد کرد ، این فرقه ها مولود همان تفکری اند که در زمان پیامبر(ص) جلوی چشمان پیامبر و سایر صحابه رسول الله را هذیان گو خطاب کرد.

این گونه است که شیعیان حسبنا کتاب الله را قبول ندارند ، این عقیده شیعه برگرفته از قرآن و سخن صریح رسول الله(ص) است.

۹۴/۰۲/۰۳
مجتبی .م

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">