نور الحقایق(منتقل شد)

www.no-write.blogsky.com

www.no-write.blogsky.com

نور الحقایق(منتقل شد)

این وبلاگ به آدرس زیر منتقل شده است...


www.no-write.blogsky.com



طبقه بندی موضوعی

آیا فلسطین موعود بنی اسرائیل است؟ - بخش دوم

سه شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۶:۰۰ ب.ظ

بخش قبل تا این قسمت رسیدیم که یهودیان با دستکاری در تورات در پی توجیه این موضوع بر آمدند که علت این موضوع که حضرت موسی (ع) بنی اسرائیل را به سمت حجاز برد و نه به سمت فلسطین یا همان سرزمین موعود ، این بود که گمان میرفت بنی اسرائیل مجبور بشوند در راه فلسطین با مصری ها (فرعونیان) بجنگند به همین خاطر شاید دلسرد شوند و به مصر بگردند این طور بود که ابتدا از سمت دیگری رفتند تا از فرعون دور شوند.

گفتیم که اگر این طور است چرا پس از نابودی فرعون در دریا بنی اسرائیل برنگشتند و از همان راهی که آمده بودند به فلسطین ( ارض موعود) نرفتند؟  

تورات تاکید می کند که بنی اسرائیل از غرب دریای سرخ به شرق آن که حجاز و ناحیه جزیرة العرب بود ، رفتند و اصلا دلیل اینکه بنی اسرائیل از دریا گذشتند همین بود چون تنها مقصدی که از مسیر دریا به آنجا می شد رسید حجاز بود ، جایی که حضرت موسی در آن ده سال زندگی کرده بود ، خروج بنی اسرائیل به سمت دریای سرخ که مقصد حجاز رو به همراه داشت در قرآن هم اشاره شده :

وَإِذْ فَرَقْنَا بِکُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَیْنَاکُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ (بقره ۵۰)

و (به خاطر بیاورید) هنگامی را که دریا را برای شما شکافتیم؛ و شما را نجات دادیم؛ و فرعونیان را غرق ساختیم؛ در حالی که شما تماشا می‌کردید.

مضمون مشترک قرآن و تورات همانطور که دیدید این است که بنی اسرائیل از دریا عبور کردند در حالی که مسیر فلسطین یا ارض موعود سمت دیگری بود ، حال به تورات بازمیگردیم و ادامه داستان هجرت بنی اسرائیل از مصر به ...

پس موسی اسرائیل را از بحر قلزم کوچانید، و به صحرای شور آمدند، و سه روز در صحرا می‌رفتند و آب نیافتند. پس به مارّه رسیدند، و از آب ماره نتوانستند نوشید زیرا که تلخ بود. از این سبب، آن را ماره نامیدند.  و قوم بر موسی شکایت کرده، گفتند: «چه بنوشیم؟» چون نزد خداوند استغاثه کرد، خداوند درختی بدو نشان داد، پس آن را به آب انداخت و آب شیرین گردید. و در آنجا فریضه‌ای و شریعتی برای ایشان قرار داد، و در آنجا ایشان را امتحان کرد. و گفت: «هرآینه اگر قول یهوه، خدای خود را بشنوی، و آنچه را در نظر او راست است بجا آوری، و احکام او را بشنوی، و تمامی فرایض او را نگاه داری، همانا هیچ یک از همه مرضهایی را که بر مصریان آورده‌ام بر تو نیاورم، زیراکه من یهوه، شفا دهنده تو هستم.»  پس به ایلیم آمدند، و در آنجا دوازده چشمه آب و هفتاد درخت خرما بود، و در آنجا نزد آب خیمه زدند. (تورات سفر خروج باب 15 آیات 22 تا 27)

 

بحر قلزم که همان دریای سرخ است که به آن اشاره کردیم ، آب مارّه یا چشمه مارّه همان آب « مرّ » است که ذر نزدیکی مِنی در حجاز قرار دارد. در کتاب ابوالفداء موت وفای 732 هجری آمده است که : گودال مرّ ناحیه ای ست که چند روستا و نخلستان در آن قرار دارد و آب هایی در آن جاری ست ، این ناحیه با مکه یک روز فاصله دارد (احتمالا پیاده یا با شتر) در ایامی که در مکه کمبود آب وجود دارد ، حاجیان به مرّ می آیند و از آنجا آب می برند.

در سفر اعداد باب 12 آیه 16 آمده :

و بعد از آن، قوم از حضیروت کوچ کرده، در صحرای فاران اردو زدند.

صحرای فاران هم در حجاز حوالی مکه مکرمه قرار دارد ! سوال اینجاست که چرا حضرت موسی(ع) بنی اسرائیل را به سمت حجاز برد و به جزیرة العرب وارد شد ؟ مگر ارض موعود فلسطین نبود؟؟؟

تورات ادامه می دهد که زمان اسکان بی اسرائیل و حضرت موسی در فاران ، حضرت عده ای جاسوس به سمت جنوب فرستادند تا از اوضاع کنعان(!!!!!) و مردمان آنجا خبر بیاورند . (کنعان = ارض موعود ، آن هم جنوب فاران!!!!!!!)

یهودیان که الحق خداوند بسیار عالی با یک جمله صفت تحریف گری آنان را آشکار ساخته است (مِّنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ) با دستکاری این بخش از تورات که خواهیم آورد سعی کردند این طور القا کنند که حضرت موسی(ع) بنی اسرائیل را به قصد فلسطین رهبری می کرد اما وقتی یک قسمت را دستکاری کنند مطمئنا بخش دیگر آشکار خواهد کرد تحریفشان را : (بخش هایی که علامت تعجب می گذارم گاف های یهودیان در تحریف این ماجراست)

و موسی ایشان را برای جاسوسی زمین کنعان (!) فرستاده، به ایشان گفت: «از اینجا به جنوب رفته(!)، به کوهستان برآیید.

و زمین را ببینید که چگونه است و مردم را که در آن ساکنند که قوی اند یا ضعیف، قلیل اند یا کثیر. و زمینی که در آن ساکنند چگونه است، نیک یا بد؟ و در چه قسم شهرها ساکنند، در چادرها یا در قلعه ها؟ و چگونه است زمین، چرب یا لاغر؟ درخت دارد یا نه؟ پس قوی دل شده، از میوه زمین بیاورید.» و آن وقت موسم نوبر انگور بود.

پس رفته، زمین را از بیابان سین تا رحوب نزد مدخل حمات جاسوسی کردند. و به جنوب رفته، به حبرون (!) رسیدند، و اخیمان و شیشای و تلمای بنی عناق در آنجا بودند، اما حبرون هفت سال قبل از صو عن مصر بنا شده بود.

و به وادی اشکول آمدند، و شاخه ای با یک خوشه انگور بریده، آن را بر چوب دستی ، میان دو نفر با قدری از انار و انجیر برداشته، آوردند. و آن مکان به سبب خوشه انگور که بنی اسرائیل از آنجا بریده بودند، به وادی اشکول نامیده شد.

و بعد از چهل روز، از جاسوسی زمین برگشتند. و روانه شده، نزد موسی و هارون و تمامی جماعت بنی اسرائیل به قادش در بیابان فاران رسیدند، و برای ایشان و برای تمامی جماعت خبر آوردند، و میوه زمین را به ایشان نشان دادند.

و برای او حکایت کرده، گفتند: «به زمینی که ما را فرستادی رفتیم، و به درستی که به شیر و شهد جاری است(!)، و میوه اش این است.

لیکن مردمانی که در زمین ساکنند زورآورند، و شهرهایش حصاردار و بسیار عظیم، و بنی عناق را نیز در آنجا دیدیم.

و عمالقه(!) در زمین جنوب ساکنند، و حتیان و یبوسیان و امویان در کوهستان سکونت دارند. و کنعانیان نزد دریا و بر کناره اردن ساکنند.» (سفر اعداد باب 13 آیات 2 تا 29)

یهودیان با قرار دادن برخی اسامی شهر ها و اقوامی که در فلسطین آن روز زندگی می کردند سعی داشتند بگویند که حضرت موسی(ع) آن جاسوسان را برای خبر گرفتن از فلسطین فرستاد اما خوشبخاته در این بین اشتباهاتی نیز داشتند که به آن ها اشاره می کنیم:

حضرت موسی(ع) جاسوسان را از صحرای فاران به جنوب فرستاد ، سوال اینجاست که آیا فلسطین یا همان ارض موعود یهودیان در جنوب فاران است؟ فاران که خود در حجاز قرار دارد؟ و اصلا جزئی از جزیرة العرب استحبرون هم شهری ست در فلسطین کنونی! حال چطور آن جاسوسان با رفتن به جنوب فاران از فلسطین سر در آورده اند والله اعلم.

در داستان سرایی های بنی اسرائیلی همیشه مهم ترین توصیفی که از ارض موعود می شد جاری بودن شیر و عسل در جوی های آن زمین مقدس بود ، دقیقا همین عبارت در میان جملاتی که جاسوسان حین گزارش به حضرت موسی بر زبان می آورند گنجانده شده و نشانه ای آشنا از زمین موعود را به اذهان خوانندگان تورات یاد آور می شود.

اما مهمترین و بزرگترین گاف یهودیان در تحریف این ماجرا اقرار به سکونت عمالقه در جنوب فاران (پایین تر از کوهستان های جنوب فاران) است.

با هم در مورد عمالقه ها از دیگر منابع بخوانیم :

در کتاب « الاعلاق النفیسة » نوشته ی ابن رسته موت وفای 897 میلادی از عثمان بن محمد بن عبدالرحمن بن عبدالله تمیمی نقل شده که : در گذشته قومی در مدینه می زیسته اند که صعل و فالج نام داشته و حضرت داوود با آنها جنگیده است ، همچنین می گویند : که عمالقه ها در سراسر کشور (حجاز )پخش شده بودند.

از عروة بن زبیر در همین کتاب نقل شده که عمالیق در سراسر کشور پراکنده شدند و در مکه و مدینه و سراسر حجاز سکونت گزیدند و ظلم ستم بسیار گسترده ای روا داشتند ، حضرت موسی(ع) لشگری از بنی اسرائیل را به جنکشان فرستاد و آنها را در حجاز به قتل رساند.

وی در جای دیگری می گوید : حجاز در آن زمان پر درخت ترین سرزمین خداوند و پرآب ترین آن بود ، این نخستین سکونت بنی اسرائیل ، پس از عمالیق در حجاز بود.

باز در جایی دیگر می گوید : در دوره جاهلیت به یثرب غلبة گفته می شد ، بنی اسرائیل میان عمالیق سکونت گزیدند و بر آنها پیروز شدند!

ابن رسته در جایی که در باره ی کعبه و مسجدالحرام سخن می گوید ، ذکر می کند که حضرت ابراهیم (ع) هنگامی که به مکه آمد ، همسر و فرزندش ، حضرت اسماعیل ، همراهش بودند و عمالیق که در اطراف مکه سکونت داشتند فرزندان عملیق بن اسلیغا بن لوذ بن سام بن نوح(ع) بودند.

نویسنده کتاب الاعلاق النفیسة در جای دیگری می گوید : از حضرت علی(ع) روایت شده که فرمودند : پس از حضرت ابراهیم و اسماعیل(ع) کعبه خراب شده و عمالقه آن را باز سازی کردند و بار دیگر نیز خراب شد و قبیله ای جرهم آن را باز سازی کرد و باز هم خراب شد و این بار قریش آن را باز سازی کرد.

تمامی مواردی که ذکر شد برای اثبات این موضوع بود که حضرت موسی(ع) جاسوسان را به سمت فلسطین و ارض موعود نفرستاد بلکه آنان را به جنوب فاران فرستاد تا از عمالقه جاسوسی کنند و نیز ثابت شد که حضرت موسی(ع) به وسیله ی بنی اسرائیل با  عمالقه جنگیدند ، پس این موضوع که حضرت موسی(ع) به آنان فرمود که به فلسطین بروند و با آن نیرومندان بجنگند امری اشتباه است.

حال می ماند آیه قرآن که در ظاهر متضاد این نتیجه گیری ماست :

یَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِی کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِکُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِینَ ﴿٢١ قَالُوا یَا مُوسَىٰ إِنَّ فِیهَا قَوْمًا جَبَّارِینَ وَإِنَّا لَن نَّدْخُلَهَا حَتَّىٰ یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِن یَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ ﴿٢٢ (سوره مائده)

ای قوم! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر داشته، وارد شوید! و به پشت سر خود بازنگردید (و عقب گرد نکنید) که زیانکار خواهید بود!» گفتند: «ای موسی! در آن (سرزمین)، جمعیّتی (نیرومند و) ستمگرند؛ و ما هرگز وارد آن نمی‌شویم تا آنها از آن خارج شوند؛ اگر آنها از آن خارج شوند، ما وارد خواهیم شد

 

شاید بگویید پس این آیه چیست؟ این آیه که ذکر می کند آن سرزمینی که حضرت موسی(ع) به جاسوسی و سپس تصرف آن دستور داد مقدس بوده! خداوند خود در قرآن مبین پاسخ داده است :

إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّةَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِّلْعَالَمِینَ (سوره آل عمران آبه 96)

نخستین خانه‌ای که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سرزمین مکّه است، که پر برکت، و مایه هدایت جهانیان است.

(بِبَکَّةَ مُبَارَکًا ) باید عرض کنیم که مکه در میان تمامی ادیان ابراهیمی از قداست و حرمت و افضلیت خاص و فوق العاده ای برخوردار است ، اگر حضرت موسی(ع) قومش را به این سرزمین مقدس فرا خوانده جای تعجب نیست ، چرا که افضلیت و قداست مکه بسیار بیش از بیت المقدس است و در این موضوع هیچ شک و تردیدی نیست ، خوب است به چندین حدیث هم در قداست مکه اشاره کنیم و باقی این مقاله را به فرصتی دیگر موکول کنیم :

از ابن شهرآشوب ، از امیر المؤ منین (علیه السلام ) روایت شده که در معناى آیه «ان اول بیت وضع للناس ...» به مردى که پرسید:

آیا راستى کعبه اولین بیت است ؟ فرمود: «نه ، قبل از کعبه خانه هایى دیگر نیز بوده ، لیکن کعبه اولین خانه مبارکى است که براى مردم بنا نهاده شد. خانه اى که در آن هدایت و رحمت و برکت است و اولین کسى که آن را بنا نهاد ابراهیم بود، و بعد از او قومى از عرب جرهم آن را بنا کردند، و باز گذشت روزگار آن را ویران کرد، عمالقه براى بار سوم بنایش کردند، و براى نوبت چهارم ، قریش آن را تجدید بنا نمودند »

امام صادق -علیه السلام- فرمود:

خدای عزوجل سه ناموس محترم و مقدس دارد که هیچ چیز به حرمت آن نرسد.کتابش که فرمان او و نور اوست و خانه اش که آنرا قبله مردم قرار داده و توجه به جایی غیر آن از هیچ کس پذیرفته نیست و عترت پیامبر شما. (بحار الانوار ج 96 ص60)

در بخش بعدی ان شاالله موضوع حکومت حضرت سلیمان به مرکزیت بیت المقدس و صحت و سقم آن را بررسی خواهیم کرد.

پایان بخش دوم / ادامه دارد....

۹۴/۰۲/۰۱
مجتبی .م

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">