بررسی جوانب 5 گانه دکترین آنفولانزای نیویورکی
يكشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۰:۱۳ ق.ظ
پس از قرار گرفتن کشور ایران در ردیف کشورهایی مانند کره شمالی و عراق به عنوان محور شرارت در دوره ی ریاست جمهوری محمد خاتمی – که اتفاقا روندی تعاملی مانند آقای روحانی پیش گرفته بود – در سال 1380 ، امریکایی ها شروع به وضع استراتژی ها و دکترین هایی برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران کردند. دکترین هایی که خیلی زود جای خود را به دیگر استراتژی ها میدادند و دلیل این تعویض دکترین چیزی جز ناکارآمدی آنها نبود. در این بین یکی از دکترین ها با آنکه پس از چندی با دکترینی دیگر جایگزین شد ، اما تا کنون در حال اجرایی شدن است ، به عبارت دیگر با آنکه دیگر دکترین اصلی(Main Doctrine) نیست اما از لیست دکترین های پیش فرض امریکایی برای مقابله با جامعه ی ایرانی حذف نشده و همین الان در حال اجرایی شدن است.
دکترین آنفولانزای نیویورکی دارای 5 وجه است ، یعنی ویروس آنفولانزای نیویورکی در طی پروسه ی انتقال به شهروند ایرانی ، 5 نقطه را مورد حمله قرار میدهد :
اول - نفرت از اسلام : اولین جایی که ویروس آنفولانزای نیویورکی بدان حمله میکند ، اسلام است. این مرحله به وسیله ایجاد شبهات مختلف در مورد دین اسلام و نیز طرح مطالب غیر واقعی در مورد این دین شریف اجرایی میشود. در این مرحله شهروند ایرانی ابتدا در مواجهه با شبهات گارد می گیرد و در پی پاسخ گویی به آنان بر می آید اما رفته رفته با تعدد شبهات ، میل به پیدا کردن پاسخ برای آنان در او کمرنگ شده و عقیده ی مذهبی اش گام به گام سست میشود و در نهایت مطالب ضد اسلامی و استدلال های مختلف باعث گسسته شدن رشته عقیدتی او با دین اسلام میگردد، این پروسه پیش میرود تا جایی که فرد از مسلمانی خودش شرمنده میشود و از اینکه در جامعه ای اسلامی با فرهنگ اسلامی رشد کرده ، احساس شرمساری می کند. این وجه بر روی افراد مذهبی تاثیری ندارد و بیشتر متوجه افراد با عقاید ملی گرایانه و غیر دینی ست. طرح مسائلی مانند تروریسم اسلامی ، قصاص ، ارتباط ماجرای اسید پاشی سال 93 با فریضه امر به معروف و نهی از منکر ، عدم برابری حقوق زن و مرد در اسلام ، خشونت مسلمانان و ... همگی از جمله موارد حمله به اسلام در راستای دکترین آنفولانزای نیویورکی ست.
دوم - نفرت از ایرانیت : دومین ضلع ، پنج ضلعی دکترین نیویورکی حمله به ایرانیت و هویت ملی ست ، در این مرحله فرد با هجمه های مختلفی که مرتبط با موضوع ملی گرایی ست دچار سرخوردگی از این بابت که ایرانی ست خواهد شد ، البته این وجه از دکترین آنفولانزای نیویورکی برخلاف وجه اول بیشتر روی افراد مذهبی تاثیر میگذارد با آنکه مجریان آن همان افراد ملی گرا هستند ، مواردی نظیر ایران هراسی ، نشر جک های ضد ایرانی و نیز مواردی مانند لطیفه هایی که با عبارت " مملکت داریم " خاتمه می یابند.
سوم - نفرت از حکومت و نظام سیاسی : وجه سوم دکترین مد نظر ما که میتوان گفت در کنار وجه چهارم ، ملموس ترین مراحل میباشد ، نفرت از حکومت و نظام حکومتی ست ، در این مرحله فرد تحت تاثیر هجمه های ضد حکومتی که مهم ترین پایگاه های آن شبکه های تلوزیونی و رادیویی وابسته به امریکا ، اسرائیل ، انگلیس ، فرانسه ، آلمان و عربستان و نیز پایگاه های اینترنتی میباشند ، با حکومت ملی خود احساس بیگانگی و سپس دشمنی میکند و خود پس از مدتی تبدیل یک به منتقد تخریب گر علیه نظام حکومتی خود میشود. اعتراضات سال 88 ملموس ترین نمونه موفقیت این وجه از دکترین امریکایی هاست.
چهارم - نفرت از مسئولان و رهبران : دیگر وجه این ویروس آنفولانزا حمله به مسئولین نظام است ، در این مرحله فرد تحت تاثیر هجمه های رسانه ای علیه رهبری نظام ، رئیس جمهور ، رئیس مجلس ، رئیس قوه قضاییه و نیز سایر مسئولین رده بالایی ، در مقابل مواضع و عملکرد و اقدامات آنان گارد گرفته و هر عملکرد مثبتی را نادیده میگیرد و تنها به تخریب آنان فکر میکند و اینکه یک شبکه مافیایی و در هم پیچیده نظام را اداره میکنند! در این مرحله فرد حتی در مذاکرات و منازعات بین المللی حق را به مسئولان سایر کشور ها میدهد که این نشان دهنده ی اوج نفرت و کینه ای ست که هجمه ها در راستای این دکترین به فرد تزریق کرده اند.
پنجم - نفرت از یکدیگر : آخرین وجه از پنج ضلعی نیویورکی شماتت یکدیگر میباشد ، در این مرحله ملی گرایان نسبت به مذهبی ها ، و مذهبی ها نسبت به ملی گرا ها و نیز افراد طیف های مختلف فکری - عقیدتی در مقابل یکدیگر گارد می گیرند و رفته رفته نوعی بیگانگی و کینه بین این طیف ها نسبت به یکدیگر به وجود می آید ، کمترین محصول این مرحله از ویروس آنفولانزای نیویورکی شکست وحدت ملی ست.
******
آنفولانزای نیویورکی از معدود دکترین های سیاسی ست که جنبه های گسترده و ظرفیت بالایی برای اجرا دارد ، به طوری هر هجمه ی نرمی را میتوان در قالب این دکترین به دشمن منتقل کرد.
پایان /
۹۴/۰۲/۰۶